به گزارش خبرگزاری حوزه، عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام بهعنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین مراسم مذهبی در تاریخ شیعه شناخته میشود. این مراسم که ریشه در واقعه کربلا و شهادت امام حسین علیهالسلام دارد، نهتنها یک آیین عزاداری بلکه به یک حرکت فرهنگی و اجتماعی عظیم تبدیل شده است.
در طول تاریخ، علمای بزرگ دین نقش محوری و تأثیرگذاری در شکلگیری، ترویج و حفظ این سنت حسینی ایفا کردهاند. حجتالاسلام والمسلمین واضحی آشتیانی در سخنانی به بررسی نقشی که علمای دین در احیای عزاداری سیدالشهدا (ع) در یکصد سال اخیر داشتهاند، پرداخته که تقدیم می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله خداوند متعال توفیق دهد که روزبهروز بر موفقیتهای ما افزوده شود. پروردگار عالم را شاکریم که ما را در این ایام سر سفره سیدالشهدا، حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام مهمان کرده است. وزه علمیه، همچنان در مسیر تقویت مبانی اعتقادی و معرفتی جامعه گام بر میدارد و ما نیز در این راه سهم خود را ادا میکنیم.در این محفل، ما به بررسی پیشینه رسا و مرثیه در یکصد سال اخیر و نقش حوزههای علمیه در این زمینه خواهیم پرداخت.
پیشینه رسا و مرثیه در حوزههای علمیه:
برای اینکه بحث به طور کامل و جامع ارائه شود، اجازه دهید که این موضوع را در دو بخش مورد بررسی قرار دهیم. بخش اول به پیشینه رسا و مرثیه در قبل از یکصد سال اخیر و بخش دوم به نقش علما در تقویت مرثیهخوانی و مقتلنویسی در یکصد سال اخیر اختصاص دارد.
رثا و مرثیه قبل از یکصد سال اخیر:
مرثیهخوانی و مقتلنویسی، از دیرباز در حوزههای علمیه مطرح بوده است. علما و بزرگان دین همواره در تقویت و گسترش این فعالیتهای فرهنگی و مذهبی، به ویژه پیرامون شهادت اهل بیت علیهمالسلام، نقش بسزایی ایفا کردهاند. بهویژه شهادت امام حسین علیهالسلام، که محور بسیاری از اشعار و مراثی مذهبی بوده است.
تعریف مرثیه و مقتل:
در زبان عربی، مرثیه به گریهکردن برای کسی گفته میشود که از دنیا رفته است، همراه با ذکر فضائل و مناقب آن شخص. این نوع گریه نهتنها نشاندهنده اندوه، بلکه تجلیل و ستایش از ویژگیهای برجسته فرد متوفی است.
همچنین، مقتل به معنای بیان یا نوشتن پیرامون کشتهشدن اولیای خدا است. در حقیقت، مقتلنویسی به ثبت و نقل حوادث شهادت، بهویژه شهادت اهلبیت علیهمالسلام، میپردازد و یکی از ابزارهای مهم در یادآوری این واقعه بزرگ است.
نتیجهگیری:
در پایان، میتوان گفت که مرثیهخوانی و مقتلنویسی، نهتنها بهعنوان یک فعالیت مذهبی بلکه بهعنوان ابزاری برای تقویت اعتقادات دینی و معرفتی جامعه، جایگاهی ویژه در تاریخ علم و دین داشته است. علما و بزرگان دین در یکصد سال اخیر با تقویت این عرصهها، نقشی اساسی در احیای فرهنگ عاشورایی ایفا کردهاند و این مسیر همچنان ادامه دارد.
مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای اهلبیت علیهمالسلام:
در طول تاریخ تشیع، اهلبیت علیهمالسلام همواره به مرثیهخوانی، مقتلخوانی و عزاداری برای خود تأکید داشتهاند. این تأکیدات، نهتنها برای یادآوری مصائب اهلبیت، بلکه بهعنوان ابزاری برای تقویت ایمان و اعتقادات دینی و مذهبی جامعه مطرح بوده است. حضرت سیدالشهدا علیهالسلام بهویژه موردتوجه ویژهای قرار گرفته است، چرا که مصیبت ایشان و خاندانشان در کربلا از عمیقترین و جانسوزترین مصیبتها در تاریخ اسلام است.
سه بخش اصلی فعالیت علما در عزاداری اهلبیت علیهمالسلام:
علمای بزرگ تشیع، در طول تاریخ خود، در سه بخش اصلی پیرامون عزاداری، مقتلخوانی و مرثیهخوانی برای اهلبیت، بهویژه امام حسین علیهالسلام فعالیت کردهاند:
1. مرثیهخوانی و مقتل خوانی برای امام حسین و اهلبیت: علما خود اقدام به مرثیهخوانی و مقتلخوانی کردهاند تا مصائب اهلبیت را برای مردم یادآوری کنند و در قلبها و ذهنها جاودانه سازند.
2. تشویق مردم به عزاداری: علما به مردم توصیه میکردند تا در مراسم عزاداری امام حسین شرکت کنند و خودشان نیز در منازل خویش این مراسمات را برگزار میکردند.
3. نگارش کتابهای مقتل و رسای امام حسین و اهلبیت: علما و بزرگان دینی در طول تاریخ کتابهای فراوانی پیرامون مقتلخوانی امام حسین و اهلبیت نوشتهاند تا این مصیبتها و حماسه عاشورا برای نسلهای آینده حفظ شود.
دستور اهلبیت علیهمالسلام برای مرثیهخوانی و مقتلخوانی:
اهلبیت علیهمالسلام خود به مرثیهخوانی و مقتلخوانی تأکید داشتهاند. یکی از نمونههای این تأکید، در روایات مختلف آمده است. حضرت علی بن موسیالرضا علیهالسلام که خود یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخ اسلام است، در روایت معروفی خطاب به یابن شبیب میفرماید: « یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (علیهالسّلام) فَاِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ، صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۹۲.»
"اگر برای چیزی باید گریه کنی، گریه برای حسین بن علی علیهماالسلام باشد؛ زیرا او همانطور که گوسفند را ذبح میکنند، ذبح شد."
این روایت تأکید میکند که مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای امام حسین علیهالسلام نهتنها جایز بلکه در واقع یک وظیفه است تا مصائب ایشان همواره در یادها بماند.
مرثیهخوانی از زبان اهلبیت علیهمالسلام:
حضرت رضا علیهالسلام نیز در روایت دیگری میفرماید:
"یابن شبیب! اگر بخواهی برای چیزی گریه کنی، برای حسین بن علی گریه کن، زیرا در ماه محرم، خون حسین علیهالسلام ریخته شد."
این تأکید از حضرت رضا علیهالسلام نشاندهنده اهمیت یادآوری مصیبتهای عاشورا و یادآوری فاجعهای است که در آن، نه تنها خون امام حسین علیهالسلام بلکه خون تمامی اهلبیت و یاران او ریخته شد.
حفظ حرمت ماه محرم و عاشورا:
حضرت امام رضا علیهالسلام در یک روایت تاریخی به وضعیت قبل از اسلام اشاره میکنند و میفرمایند: «اِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ اَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَی یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْاُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ اَبَداً.» قبل از اسلام، در زمان جاهلیت، حرمت ماه محرم رعایت میشد، اما پس از ظهور اسلام و با شهادت امام حسین علیهالسلام، حرمت این ماه شکست. امام رضا علیهالسلام تصریح میفرماید:
"خون حسین علیهالسلام در این ماه ریخته شد و این حرمت را شکاندند."
این جملات بهروشنی نشاندهنده اهمیت ویژهای است که اسلام به عزاداری برای امام حسین و اهلبیت ایشان داده است.
نتیجهگیری:
مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای اهلبیت علیهمالسلام، بهویژه امام حسین علیهالسلام، نهتنها یک سنت تاریخی بلکه یک دستور دینی است که از سوی خود اهلبیت علیهمالسلام تأکید شده است. این سنت بهویژه در طول تاریخ تشیع به طور مستمر توسط علما و بزرگان دینگسترش یافته و همچنان در جامعه اسلامی بهعنوان یک ابزار مهم برای تقویت ایمان و حفظ اصولدینی موردتوجه قرار دارد.
مرثیهخوانی و مقتلخوانی توسط اهلبیت علیهمالسلام
مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای اهل بیت علیهمالسلام، بهویژه امام حسین علیهالسلام، نهتنها در میان پیروانشان بلکه خود اهلبیت نیز به این سنتها توجه ویژهای داشتهاند. این امر در برخی روایات و اقدامات آنان کاملاً مشهود است و یک الگوی مهم برای پیروان آنها به شمار میرود.
مرثیهخوانی توسط حضرت رضا علیهالسلام
یکی از نمونههای برجسته مرثیهخوانی و مقتلخوانی توسط اهلبیت، در مراسمی است که حضرت علی بن موسیالرضا علیهالسلام خود برگزار کردند. در روایتی از شیخ عباس قمی در بحارالانوار آمده است که حضرت رضا علیهالسلام در روز اول ماه محرم به خدمت دعبل خزاعی رسیدند و از او خواستند تا مرثیهای برای امام حسین علیهالسلام بخواند. حضرت رضا برای اینکه فضای عزاداری برای امام حسین را در خانه خود ایجاد کند، شخصاً پردهای نصب کردند تا زنان و کنیزان در پشت آن بنشینند و عزاداری کنند. این اقدام حضرت نشاندهندهی حساسیت ایشان به اقامه عزای امام حسین علیهالسلام حتی در داخل منزل است.
دعبل خزاعی نیز در این مراسم مرثیهای خواند که بسیار تأثیرگذار بود. یکی از ابیات مشهور او این بود:
أفاطم لو خلت الحسین مجدلا
وقد مات عطشانا بشط فرات
این شعر به طور خاص تصویری از وضعیت امام حسین علیهالسلام در کربلا، با دلی پر از مصیبت و به شکل دلخراشی، تصویر میکند.
درخواست اقامه عزای سیدالشهدا
این روایات نشان میدهند که حضرت رضا علیهالسلام خود در خانهاش به اقامه عزای امام حسین علیهالسلام پرداخته و فضای عزاداری را به طور کامل فراهم کرده است. حضور زنان در پشت پرده، و مردان در مقابل امام، هرکدام بهنوعی اشاره به اهمیت حفظ احترام و شرافت امام حسین علیهالسلام و خاندان او دارد. این نهتنها یک نمونه از مرثیهخوانی است، بلکه بهطور غیرمستقیم به پیروان اهل بیت نشان میدهد که اقامه عزای امام حسین چگونه باید در خانهها و محافل عمومی برگزار شود.
مرثیهخوانی در زمان امام صادق علیهالسلام
این رویه در زمان امام صادق علیهالسلام نیز ادامه داشت. در روایاتی آمده که ابوهارون مکفوف در خدمت امام صادق علیهالسلام مرثیهخوانی کردند و صدای گریه و ناله از زنان حاضر در مجلس بلند شد. امام صادق علیهالسلام نهتنها هیچ اعتراضی نکردند بلکه از گریه زنان نیز حمایت کرده و تأکید داشتند که به حرمت امام حسین علیهالسلام باید اشک بریزیم و هیچگونه جلوگیری از ابراز احساسات در این زمینه نباید صورت گیرد.
متن روایت:
قال حدثنا سعد بن عبد الله عن محمد بن الحسین بن الخطاب عن محمد بن إسماعیل عن صالح بن عقبة عن أبی هارون المکفوف قال قال لی أبو عبد الله( ع )یا أبا هارون أنشدنی فی الحسین( ع )فأنشدته قال فقال لی أنشدنی کما ینشدون یعنی بالرقة قال فأنشدته هذا الشعرامرر علی جدث الحسین.... فقل لأعظمه الزکیة قال فبکی ثم قال زدنی فأنشدته القصیدة الأخری قال فبکی و سمعت البکاء من خلف الستر قال فلما فرغت قال یا أبا هارون من أنشد فی الحسین( ع )شعرا فبکی و أبکی عشرة کتب لهم الجنة و من أنشد فی الحسین( ع )شعرا فبکی و أبکی خمسة کتب له الجنة و من أنشد فی الحسین( ع )شعرا فبکی و أبکی واحدا کتب لهم الجنة و من ذکر الحسین( ع )عنده فخرج من عینیه مقدار جناح ذبابة کان ثوابه علی الله عز و جل و لم یرض له بدون الجنة.،«ثواب الاعمال،صفحه۱۷۸»
نتیجهگیری
مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای اهلبیت علیهمالسلام، بهویژه امام حسین علیهالسلام، نهتنها یک سنت که از خود اهلبیت نیز بهعنوان یک عمل دینی و عبادتی مورد تأکید قرار گرفته است. در این روند، از حضرت رضا علیهالسلام گرفته تا امام صادق علیهالسلام، خود اهلبیت پیشگام در اقامه عزای امام حسین بودهاند و تلاش کردهاند که این سنت در میان پیروانشان زنده بماند. این نشاندهنده اهمیت ویژهای است که اهلبیت برای عزاداری امام حسین و یادآوری مصیبتهای کربلا قائل بودهاند.
مقتلخوانی و مرثیهنگاری در تاریخ تشیع
مقتلخوانی و مرثیهنگاری بهعنوان یکی از ارکان اصلی عزاداری برای سیدالشهدا، امام حسین علیهالسلام، همواره موردتوجه اهلبیت علیهمالسلام و علمای بزرگ شیعه بوده است. این سنتها نهتنها بهعنوان یک عبادت و نشان از محبت به اهلبیت، بلکه بهعنوان یک وسیله برای حفظ یاد امام حسین و ارزشهای عاشورا در طول تاریخ شناخته شده است.
آغاز مقتلنگاری توسط یاران امام علی علیهالسلام
اولین گام در مقتلنگاری را یکی از یاران نزدیک حضرت علی علیهالسلام، اصبغ بن نباته، برداشت. ایشان از فرماندهان لشکر حضرت علی و یک شخصیت برجسته در تاریخ اسلام بودند. طبق برخی منابع، اصبغ بن نباته اولین کسی است که به نوشتن مقتل امام حسین علیهالسلام اقدام کرده است. اگرچه نسخهای از این مقتل بهدست ما نرسیده است، اما آقابزرگ تهرانی در الذریعه مینویسد که او اولین کسی بود که مقتل امام حسین علیهالسلام را نوشت.
مقتلنگاری توسط جابربن یزید جُعفی
بعد از اصبغ بن نباته، جابربن یزید جُعفی، یکی از اصحاب خاص امام باقر علیهالسلام، به نوشتن مقتل امام حسین علیهالسلام پرداخت. جابر بن یزید که از شخصیتهای برجسته علمی و فرهنگی آن دوران بود، در قرن دوم هجری زندگی میکرد و مقتلنگاری او بهعنوان یکی از منابع اولیه در این زمینه شناخته میشود.
سه بخش اصلی در عزاداری سیدالشهدا
عزاداری برای امام حسین علیهالسلام دارای سه بخش اصلی است که از اهلبیت علیهمالسلام آموخته شده است:
- مقتلخوانی و مرثیهخوانی: این بخش به خواندن مرثیهها و اشعار در وصف مصیبتهای امام حسین و یاران ایشان اختصاص دارد. مقتلخوانی بهعنوان یکی از ارکان اصلی عزاداری، همواره در محافل عزاداری و مجالس ذکر امام حسین علیهمالسلام اجرا میشود.
- مقتلنگاری و نوشتن مقتل: نگارش مقتل امام حسین علیهالسلام بهعنوان یک سند تاریخی و فرهنگی برای حفظ یاد و مرام ایشان انجام میشود. این کار بهطور گسترده در میان علمای شیعه در طول تاریخ موردتوجه قرار گرفته است.
- اقامه عزا در منازل: یکی از سنتهای مهمی که در میان اهلبیت علیهمالسلام وجود داشت، برپایی عزای امام حسین در خانهها و منازل بود. این مراسمها در فضایی معنوی و با حضور خانواده و نزدیکان امام برگزار میشد.
عزاداری علنی در تاریخ تشیع
پیش از قرن چهارم هجری، عزاداری برای سیدالشهدا عمدتاً بهصورت محدود و در محافل خصوصی برگزار میشد. اما از سال ۳۲۴ قمری و در دوران حکومت آل بویه، عزاداری برای امام حسین علیهالسلام بهطور علنی و گستردهای در خیابانها، کوچهها و بازارها آغاز شد. این امر بهویژه با حمایتهای معنوی مرحوم کلینی، یکی از بزرگترین علمای شیعه، از آل بویه تقویت شد. کلینی رحمةاللهعلیه به آل بویه یاد داد که باید عزاداری بر سیدالشهدا را تقویت کنند و آن را بهصورت علنی در سطح جامعه برگزار کنند.
نتیجهگیری
مقتلخوانی و مرثیهنگاری در تاریخ تشیع نهتنها از یک عبادت مذهبی بلکه بهعنوان یک فرهنگ غنی و ریشهدار در زندگی مسلمانان شناخته میشود. از اولین مقتلنگاران همچون اصبغ بن نباته و جابربن یزید جُعفی گرفته تا اقدامات بزرگانی چون مرحوم کلینی در دوران آل بویه، عزاداری برای امام حسین علیهالسلام از سنتهایی بوده که توسط اهل بیت علیهمالسلام آغاز و سپس توسط علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ تقویت و گسترش یافته است.
نقش علما در زنده نگهداشتن عزاداری سیدالشهدا و گسترش آن
از آغاز قرن چهارم هجری، بهویژه در دوره حکومت آل بویه، عزاداری علنی برای سیدالشهدا در میان مسلمانان گسترش یافت. در این مسیر، علما نقش اساسی داشتند و بهویژه برخی از شخصیتهای برجسته علمی تأکید داشتند که عزاداری برای امام حسین علیهالسلام باید نهتنها ادامه پیدا کند، بلکه بهطور علنی و عمومی در جامعه اجرا شود.
حمایتهای معنوی علما از آل بویه
مرحوم کلینی (متوفی ۳۲۹ قمری)، که از بزرگترین محدثین شیعه بود، در دوره حکومت آل بویه به تقویت عزاداری امام حسین علیهالسلام تأکید کرد. در این دوره، آل بویه که از سال ۳۲۱ قمری در ایران و عراق قدرتمند شده بودند، نیاز به هدایت و مشاوره در مسائل مذهبی داشتند. این هدایتها از سوی بزرگان شیعه مانند مرحوم کلینی، شیخ مفید (متوفی ۴۱۳ قمری) و ابن قولوی قمی (متوفی ۳۶۹ قمری) انجام میشد. این علما به آل بویه آموختند که عزاداری امام حسین باید تقویت شود و بهطور علنی در سطح جامعه برگزار گردد.
آغاز عزاداری علنی در بغداد و سیاستهای آل بویه
اولین اقدامات رسمی آل بویه برای تقویت عزاداری امام حسین علیهالسلام در بغداد صورت گرفت. در سالهای اولیه حکومت آل بویه، بخشنامهای صادر شد که طبق آن، مردم باید در روزهای عاشورا و ایام محرم از خانههای خود بیرون بیایند و در عزاداریها شرکت کنند. بر اساس این بخشنامه:
- هیچکس حق نداشت در خانه بماند و باید در مراسمات عمومی حضور مییافت.
- همه باید لباس مشکی میپوشیدند و هیچکسی حق نداشت در خانه آشپزی کند.
- غذا باید در مساجد پخته میشد و مردم میبایست در خیابانها با فریاد "حسین حسین" در عزای امام حسین علیهالسلام شرکت میکردند.
این اقدامات نه تنها در بغداد، بلکه در سایر مناطق تحت حکومت آل بویه گسترش یافت.
نقش علما در تقویت عزاداری و حفظ اسلام
علما به آل بویه یاد دادند که عزاداری امام حسین علیهالسلام یکی از ابزارهای مهم برای حفظ اسلام و تقویت هویت شیعی است. همانطور که امام خمینی رحمتاللهعلیه فرمودهاند: "محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است". این جمله تأکیدی است بر اهمیت ایام عزاداری امام حسین علیهالسلام در تقویت اصول اسلام و شیعه. در حقیقت، عزاداری امام حسین علیهالسلام نه تنها یک مراسم مذهبی است، بلکه بهعنوان یک حرکت اجتماعی و فرهنگی برای حفظ و نشر ارزشهای اسلامی در تاریخ مسلمانان شناخته میشود.
تأثیر در دوره صفویه
در قرون بعدی، بهویژه در دوران صفویه (قرن ۹ تا ۱۱ هجری)، این عزاداریها بهطور جدیتر از گذشته ادامه یافت. در این دوره، علاوه بر برگزاری مراسم در مساجد و خیابانها، توجه به سازماندهی رسمیتر مراسمات عزاداری و شکلگیری ساختارهای اجتماعی مرتبط با آن افزایش یافت. در این دوران، علمای بزرگ همچنان بر اهمیت عزاداری امام حسین علیهالسلام و نقش آن در تقویت ایمان و پیوند اجتماعی تأکید میکردند.
نتیجهگیری
عزاداری سیدالشهدا و تقویت آن توسط علما و حاکمان شیعه در طول تاریخ، از جمله در دوره آل بویه و دوران صفویه، نشاندهنده اهمیت بیپایان این مراسمها در تاریخ اسلام است. علما از آغاز تا به امروز با هدایتگریهای خود به حاکمان و مردم، عزاداری امام حسین علیهالسلام را بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای حفظ اسلام و اصول شیعی در جامعه معرفی کردهاند.
عزاداری سیدالشهدا در دوران صفویه و نقش علما
در دوران صفویه، عزاداری بر سیدالشهدا علیهالسلام بهطور چشمگیری تقویت شد و این روند با توصیههای علما و پادشاهان صفوی گسترش یافت. اولین پادشاه صفوی، شاه اسماعیل صفوی، با مشرف شدن به کربلا و برپایی مراسم عزاداری در این سرزمین، پایهگذار سنتی شد که بعدها در دوران صفویه گسترش یافت.
تشویق و هدایت علما به صفویه
علما و شخصیتهای برجسته علمی در عصر صفویه نقش اساسی در تقویت عزاداری سیدالشهدا و تشویق مردم به پیادهروی به کربلا داشتند. از جمله این شخصیتها:
- شیخ بهایی رحمتاللهعلیه، یکی از بزرگترین علمای دوران صفویه که به شاه عباس و دربار صفوی توصیه میکرد که به عزاداری برای سیدالشهدا و تقویت مراسمهای مذهبی توجه بیشتری داشته باشند.
- مرحوم مقدس اردبیلی رحمتاللهعلیه، که در حوزههای علمی و دینی تأثیر زیادی داشت و با توصیههایش، توجه به عزاداری سیدالشهدا را افزایش داد.
- مرحوم ملاصدرا، استرآبادی، میرداماد و مجلسی (هم پدر و هم فرزند) از دیگر علمای بزرگ بودند که بهطور مداوم به تقویت عزاداریها و شادابی مراسم مذهبی در دربار صفوی تاکید داشتند.
این علما نه تنها در خطابهها و نوشتههای خود به اهمیت عزاداری اشاره میکردند، بلکه خود نیز در مراسمها شرکت میکردند و به مردم توصیه میکردند که لباس سیاه بپوشند و در خانههای خود مجالس عزاداری برقرار کنند.
نقش مهم علما در گسترش عزاداری عمومی
در این دوران، بسیاری از علما با تقویت و حمایت از مراسم عزاداری سیدالشهدا به مردم توصیه میکردند که عزاداریها را در خانهها و مدارس برگزار کنند و برای گرامیداشت یاد امام حسین علیهالسلام در اجتماع فعال باشند. برخی از علما حتی خودشان نیز در این مراسمها با پوشیدن لباس سیاه و شرکت در مجالس عزاداری نمونهای از تعهد و همدلی با مردم را نشان میدادند.
پیشینه مقتلنویسی و مقتلخوانی
در طول تاریخ تشیع، علما همواره به مقتلنویسی و مقتلخوانی اهمیت میدادند. این روند از زمان اهل بیت علیهمالسلام آغاز شد، بهطوری که اصبغ بن نباته، یکی از یاران ویژه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و جابربن یزید جعفی، اولین کسانی بودند که مقتل امام حسین علیهالسلام را نوشتند. پس از آن، شیخ مفید، شیخ طوسی و دیگر علمای بزرگ نیز در کتابهای خود به شهادت امام حسین علیهالسلام پرداخته و اهمیت آن را در حفظ فرهنگ شیعی تبیین کردند.
در دورانهای بعدی، ابن طاووس و دیگر علما همچنان به مقتلنویسی و مقتلخوانی ادامه دادند. آنها تأکید میکردند که این اقدامها نهتنها برای زنده نگهداشتن یاد امام حسین علیهالسلام بلکه برای تقویت ایمان و اتحاد مسلمانان ضروری است.
عزاداری در دوران قاجار
با ورود به دوران قاجار، در حدود ۱۳۰ سال حکومت این خاندان بر ایران، مراسم عزاداری سیدالشهدا با حمایتهای دولتی و مردمی به شدت گسترش یافت. پادشاهان قاجاری نیز بهطور ضمنی یا صریحاً از برگزاری این مراسمها حمایت میکردند. در این دوره، توسعه مراسم عزاداری بهویژه در شهرهای بزرگ و مهم مانند تهران و اصفهان بهوضوح قابل مشاهده بود.
نتیجهگیری
در دوران صفویه و بعدها در دوران قاجار، نقش علما در تقویت عزاداری سیدالشهدا و تشویق مردم به برپایی این مراسمها و زیارتهای کربلا و عتبات عالیات بسیار حیاتی بود. علمای بزرگ همچون شیخ بهایی و مقدس اردبیلی بهطور مستمر عزاداری سیدالشهدا را یکی از ارکان مهم حفظ اسلام و تشیع میدانستند و آن را بهعنوان یک ابزار فرهنگی و دینی قدرتمند برای تقویت ایمان در جامعه توصیه میکردند.
عزاداری سیدالشهدا در دوران قاجار و نقش علما
در دوران قاجار (از سال ۱۱۷۵ شمسی تا ۱۳۰۴ شمسی)، عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام بهطور چشمگیری گسترش یافت و نهادینه شد. این فرآیند در نتیجه تلاشها و توصیههای علمای بزرگ آن دوران بود که نقش حیاتی در تقویت و توسعه مراسم عزاداری ایفا کردند.
علمای برجسته دوران قاجار
چند تن از علمای بزرگ دوران قاجار که تأثیر زیادی بر توسعه عزاداری بر سیدالشهدا داشتند عبارتند از:
- آیتالله میرزا حسن شیرازی، یکی از علمای برجسته شیعه در این دوره.
- آیتالله میرزا محمد حسن آشتیانی، که نقش مهمی در تأسیس و تقویت مراسمهای عزاداری داشت.
- آیتالله بهبهانی، که با توجه به موقعیت اجتماعی و علمیاش تأثیر زیادی در توسعه عزاداری داشت.
- آیتالله سید شفتی، که در راستای تشویق مردم به برگزاری مراسم عزاداری تلاشهای زیادی کرد.
- آیتالله میرزا حبیبالله کاشانی، یکی دیگر از علمای برجسته این دوره.
- ملا احمد نراقی و ملا مهدی نراقی، که هر دو به تأسیس مجالس عزاداری و تقویت فرهنگ عزاداری تأکید داشتند.
- محمد حسن نجفی (صاحب جواهرالکلام)، که علاوه بر تألیفات علمی، در زمینه تقویت عزاداریها نیز نقش ایفا کرد.
این علما به پادشاهان قاجار توصیه میکردند که باید عزاداری برای سیدالشهدا علیهالسلام را تقویت کنند و با حمایت از این سنت، مردم را به برپایی مراسمهای عزاداری و همچنین تقویت فرهنگ عاشورا ترغیب میکردند.
توسعه و نهادینه شدن عزاداری در دوران قاجار
در دوران قاجار، عزاداری بر سیدالشهدا به حدی گسترش یافت که نهتنها از جنبههای ظاهری بلکه از لحاظ محتوایی نیز دگرگونیهای قابل توجهی داشت. شکل عزاداریها بهویژه در ماههای محرم و صفر بهشکل نهادینهای در جامعه تثبیت شد.
در این دوره، برگزاری مراسم عزاداری با برپایی چادرها و خیمهها، نصب علمها و کتلها (چیزهای نمادین) و راهاندازی دستههای عزاداری بهویژه در شهرهای بزرگ مثل تهران و اصفهان رونق پیدا کرد. مردم و پادشاهان قاجار بهطور جدی در این مراسمها مشارکت میکردند.
آسیبها و چالشها در عزاداری دوران قاجار
اما گسترش عزاداری در این دوره بدون چالش نبوده است. یکی از نکات قابل توجه این است که در برخی موارد، آسیبها و آفتها به عزاداریها راه پیدا کرده و باعث تغییراتی در شکل و محتوای عزاداریها شد. این تغییرات ممکن است بهویژه از جنبههای شکلی، محتوایی و توسعه مراسم ایجاد شده باشند.
تأثیر علما در نهادینهسازی عزاداری
نکتهی بسیار مهم این است که در دوران قاجار، علما با تشویق و هدایت مردم بهطور ویژه بر اهمیت عزاداری سیدالشهدا تأکید میکردند. اگر این علمای بزرگ نبودند، نه تنها پادشاهان قاجار، بلکه مردم عادی نیز نمیدانستند که چه وظیفهای در قبال عاشورا و محرم دارند.
در واقع، علمای دینی با ایجاد انگیزه و تشویق مردم به برپایی مراسم عزاداری و همچنین وقف املاک برای عزای سیدالشهدا علیهالسلام، این سنت را در جامعه نهادینه کردند. وقف اموال توسط مردم برای برگزاری عزاداریها و کمک به پیشبرد مراسم، نشاندهنده اهمیت بالای عزاداری در آن دوران بود.
نتیجهگیری
در نتیجه، در دوران قاجار با حمایت و هدایتهای علما، عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام به یک سنت نهادینه و گسترده تبدیل شد. علمای بزرگی همچون آیتالله شیرازی، آیتالله آشتیانی، و آیتالله بهبهانی نقش بسزایی در این مسیر داشتند و با توصیهها و هدایتهای خود، نهتنها مراسم عزاداری را رونق بخشیدند، بلکه آن را به یکی از ارکان مهم فرهنگ شیعه تبدیل کردند.
سیر اجمالی پیرامون نقش علما در تقویت رثاء و مرثیه در یکصد سال اخیر
در این بخش، قصد داریم به نقش علما در تقویت رسا و مرثیه در حوزههای علمیه و مقتلخوانی در یکصد سال اخیر بپردازیم. همانطور که میدانید، در یکصد سال گذشته، تحولات سیاسی و اجتماعی زیادی در ایران رخ داده است که بر فرهنگ عزاداری و مرثیهخوانی تأثیر گذاشت.
پیشینه رثاء و مرثیه و نقش علما
قبل از ورود به جزئیات، باید یادآور شویم که رسا و مرثیه و بهویژه مقتلخوانی، در گذشتهای دور در حوزههای علمیه و در میان علما بهعنوان یکی از ارکان مهم فرهنگی و دینی شناخته شده بود. اینگونه مراسم بهویژه در ایام محرم و صفر، ارتباط معنوی میان جامعه و اهلبیت علیهمالسلام را تقویت میکرد و از دوران صفویه به بعد در حوزههای علمیه ایران توسعه یافت.
تحولات در یکصد سال اخیر
در این مدت، ما شاهد تحولات بسیاری در ایران بودهایم، از جمله سقوط قاجاریه و ظهور پهلوی. این تغییرات سیاسی به ویژه در دوران حکومت رضاخان، بر عزاداریها و مرثیهخوانیها تأثیر زیادی داشت. رضاخان بهویژه با ممنوعیت عزاداریها و حتی تلاش برای مقابله با چادر و حجاب، سعی در تغییرات اجتماعی داشت.
اما در این دوران، علما و بزرگان حوزهها در مقابله با این فشارها به تلاشهای خود ادامه دادند و توانستند عزاداری و مرثیهخوانی را احیا کنند. تلاشهای آنها باعث شد که امروز عزاداریهای گستردهای در ایران و دیگر نقاط جهان بهویژه در ایام محرم و صفر برگزار شود.
نقش مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری در احیای عزاداری
یکی از علمای برجسته این دوره، مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم) بود. وی نقش مهمی در تقویت مرثیهخوانی و مقتلخوانی داشت. مرحوم شیخ عبدالکریم، حتی در زمان تحصیل در سامرا، به محض ورود به ایام محرم، دستههای سینهزنی تشکیل میداد و خود شخصاً در این مراسمها شرکت میکرد. وی همچنین در ایام عاشورا در دهه اول محرم، نوحهخوانی میکرد و طلبهها را به سمت حرمهای اهلبیت، از جمله حرم امام هادی (ع) و امام عسگری (ع) هدایت میکرد. این اقدامات نشاندهنده تلاشهای بیوقفه علما برای حفظ و تقویت فرهنگ عزاداری و مرثیهخوانی در برابر تهدیدات سیاسی و اجتماعی بود.
نتیجهگیری
در مجموع، علمای بزرگ از جمله مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری، در کنار سایر اساتید و بزرگان حوزهها، نقش اساسی در احیای عزاداری و مرثیهخوانی در یکصد سال اخیر ایفا کردهاند. علما با ایجاد انگیزه در میان مردم و تقویت مراکز علمی و دینی توانستند عزاداریها را در برابر فشارهای حکومتها تقویت کنند و این سنتهای فرهنگی و مذهبی را از خطر انحراف و نابودی نجات دهند.
دعوت شیخ عبدالکریم به ایران و اقامت در قم
بعد از اینکه شیخ عبدالکریم حائری از عراق به اراک دعوت شدند، علما از ایشان خواستند که برای احیای علوم دینی و مرجعیت مذهبی به قم بیایند. ایشان در سال ۱۳۰۱ شمسی به قم وارد شدند و تا ۱۳۱۵ شمسی، مدت ۱۵ سال در قم به عنوان مرجع اعلم شیعه شناخته شدند.
در این مدت، شیخ عبدالکریم نه تنها در تحکیم مرجعیت علمی و فقهی تأثیرگذار بود، بلکه در کنار تلاشهای علمی، در عرصههای دینی و اجتماعی هم نقش بزرگی ایفا کرد. ایشان در مقابل ممنوعیت عزاداریها و محدودیتهای فرهنگی که توسط حکومت رضاخان اعمال میشد، مقاومت کرد و با برگزاری جلسات عزاداری و تشویق مردم به توسل و مرثیهخوانی، این سنتها را تقویت کرد. در حالی که حکومت تلاش میکرد تا با ممنوعیت عزاداریها، این سنتها را کمرنگ کند، مرحوم شیخ عبدالکریم همچنان جلسات عزاداری را در خانه و در محافل خصوصی برگزار میکرد.
نقش علما در مبارزه با محدودیتها
همچنین باید توجه داشت که بسیاری از علمای بزرگ در این دوران، از جمله آیتالله شاهآبادی (استاد عرفان و اخلاق امام خمینی)، نیز در برابر فشارهای حکومت پهلوی مقاومت کردند. ایشان در مسجد جامع بازار تهران در تهران، جلسات عزاداری برگزار میکرد و حتی در برخی مواقع با ماموران حکومت که برای جلوگیری از عزاداریها میآمدند، مقابله میکرد.
نقش علمای قبل از دوره رضاخان
البته باید اشاره کرد که این روند مبارزه با محدودیتها و تقویت عزاداریها تنها مختص به دوره رضاخان نبوده و پیش از آن نیز علما در کشورهای مختلف از جمله عراق و ایران در تقویت فرهنگ عزاداری نقش داشتند. برای مثال، شیخ مرتضی انصاری در عراق و جعفر شوشتری در همین راستا در نجف مجالس عزاداری برگزار میکردند. شیخ مرتضی انصاری حتی در برخی مواقع درس خود را تعطیل میکرد تا با شاگردان و طلاب به مجلس عزاداری جعفر شوشتری بروند و در مقتلخوانی و روضهخوانی مشارکت کنند. این حرکتها نشاندهندهی اهمیت عزاداری در میان علمای دینی و ارتباط عمیق آن با فقه و عرفان در تاریخ شیعه است.
نتیجهگیری
در مجموع، علما و مراجع دینی در یکصد سال اخیر با مقاومت در برابر محدودیتها و ممنوعیتهای حکومتی، نقش اساسی در احیای عزاداری و مرثیهخوانی داشتند. آنها نه تنها در افزایش آگاهی مذهبی مردم نقش داشتند بلکه با تشکیل جلسات عزاداری و تشویق مردم به شرکت در این مراسمها، این سنتهای دینی را از خطر انحراف و نابودی نجات دادند.
در ادامهی بحث پیرامون نقش علما در احیای عزاداری و مرثیهخوانی، تأثیر و اهمیت عزاداری امام حسین (علیهالسلام) در زندگی این بزرگان به وضوح مشهود است. علما و مراجع دینی نه تنها خود در این مراسمها شرکت میکردند بلکه مردم را نیز به مشارکت فعال در این مراسمها تشویق میکردند.
مرحوم علامه طباطبایی (ره)
مرحوم علامه طباطبایی نیز از جمله شخصیتهای بزرگ اسلامی است که در مراسم عزاداری امام حسین (علیهالسلام) حضور فعال داشت. ایشان فرمودند: "ما در این مراسم عزاداری به عنوان سیاهی لشکر نمیآییم بلکه هدف ما این است که جلسه عزاداری امام حسین (ع) رونق پیدا کند و لشکر سیدالشهدا (علیهالسلام) بیشتر شود." این جمله نشان میدهد که حضور ایشان در عزاداریها نه تنها یک حضور ظاهری، بلکه حضور با هدف و نیت خاص بوده است.
علاوه بر این، علامه طباطبایی در مسیر سیر و سلوک عرفانی تأکید داشت که برای رسیدن به قرب الهی و درک مقامهای عرفانی، دو راه بیشتر وجود ندارد: یکی حرم امام حسین (علیهالسلام) و دیگری روضه امام حسین. این تأکید نشاندهنده اهمیت ویژهای است که ایشان برای مراسم عزاداری و توسل به امام حسین قائل بودند.
مرحوم آیتالله مرعشی نجفی (ره)
مرحوم آیتالله مرعشی نجفی نیز در کنار امام خمینی (رحمتالله علیه)، هماتاق و همحجره بوده و در دوران جوانی با ایشان در مجالس عزاداری شرکت میکرد. ایشان در خاطرات خود گفتهاند که در شب عاشورا تا صبح، روضهخوانی میکرد و در کنار امام خمینی (رحمتالله علیه) گریه میکردند. این خاطره نه تنها به رابطه عاطفی و معنوی ایشان با امام خمینی اشاره دارد بلکه عمق ارادت ایشان به سیدالشهدا و عزاداریهای ایشان را نشان میدهد.
علاوه بر این، آیتالله مرعشی نجفی در وصیتنامهاش از خانوادهاش خواسته بود که در هنگام درگذشت وی، عمامهاش را باز کنند و در مراسم عزای سیدالشهدا شرکت کنند. همچنین، یکی از درخواستهای ایشان این بود که دستمالی که در آن اشک برای سیدالشهدا ریختهاند، در قبرش دفن شود. این نشاندهنده عمق محبت و ارادت ایشان به امام حسین و عزاداریهای مربوط به آن حضرت است.
مرحوم علامه امینی (ره)
مرحوم علامه امینی نیز در عزاداریها حضور داشت و چنان تحت تأثیر مرثیهخوانی قرار میگرفت که صورتش سرخ میشد. ایشان چنان در عزاداریهای سیدالشهدا غرق میشد که برخی از مداحان و منبریها از خواندن روضههای داغ و مکشوف در حضور ایشان میترسیدند. این برخورد نشاندهنده تأثیر عمیق این مراسمها بر روح و دل ایشان بود.
توصیههای مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی و آیتالله کوهستانی
همچنین مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی تأکید میکردند که در ماه محرم باید عزاداری امام حسین را رونق بخشید و همه باید در این مراسمها حضور پیدا کنند. این توصیهها نه تنها برای کسانی بود که در سطح علمی قرار داشتند بلکه به همه مردم اعم از کوچک و بزرگ، زن و مرد توصیه میکردند که در عزای امام حسین شرکت کنند.
آیتالله کوهستانی نیز در شبهای محرم به مردم توصیه میکرد که از تمام اقشار اجتماعی در عزای امام حسین حضور پیدا کنند و نشان دهند که این عزاداری تنها مخصوص گروه خاصی نیست بلکه همه انسانها باید در این مراسمها حضور داشته باشند و در این شهادتخواهی شریک شوند.
نتیجهگیری
با توجه به سخنان این بزرگان، میتوان گفت که مرثیهخوانی و مقتلخوانی در حوزههای علمیه نه تنها یک سنت مذهبی بلکه یک وظیفه دینی بوده است. علما و مراجع دینی با حضور در این مراسمها و تشویق مردم به شرکت در آنها، نشان دادند که عزاداری امام حسین (علیهالسلام) از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید در تمام اقشار جامعه ترویج و گسترش یابد.
نقش علما در احیای مرثیهخوانی و مقتلخوانی سیدالشهدا علیهالسلام
در یکصد سال اخیر، علمای حوزههای علمیه نقش برجستهای در احیای مرثیهخوانی، مقتلخوانی و عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام ایفا کردهاند. این تلاشها نه تنها در برگزاری مراسم عزاداری بلکه در تألیف کتابهای مقتل و ایجاد فضایی معنوی برای نزدیکتر شدن به اهل بیت علیهمالسلام بوده است.
وصیتنامههای علما: تاکید بر عزاداری برای سیدالشهدا (ع)
بسیاری از علما در وصیتنامههای خود به خانوادهها و فرزندانشان توصیه میکردند که هیچگاه از عزاداری امام حسین (ع) غفلت نکنند. مرحوم آیتالله محمدقانی رحمتاللهعلیه به فرزند خود سفارش میکرد که تا آخرین لقمه غذا، از برگزاری مجالس روضه در منزل غافل نشوند. همینطور مرحوم آیتالله مرعشی نجفی به خانوادهاش توصیه میکرد که در شبهای پنجشنبه و جمعه مراسم عزاداری سیدالشهدا را فراموش نکنند.
احیای مراسم عزاداری در خانهها و اجتماعات عمومی
علمای بزرگی همچون مرحوم آیتالله یثربی بزرگ و آیتالله عظمی گلپایگانی در ترویج عزاداری امام حسین (ع) نقش ویژهای داشتهاند. آیتالله گلپایگانی، علاوه بر احیای مراسم عزاداری امام صادق علیهالسلام در قم، در ایام مختلف از جمله تاسوعا و عاشورا، مجالس عزای امام حسین (ع) را در خانه خود برگزار میکرد.
حضرت امام خمینی (ره) و نقش ایشان در عزاداری
حضرت امام خمینی (ره) نیز به عنوان پیشوای انقلاب اسلامی در رأس بزرگترین مراجع و علما، خود همواره در مراسم عزاداری سیدالشهدا شرکت میکرد و حتی بسیاری از مواقع، به نشانه تواضع، بر زمین مینشستند. ایشان نه تنها در محافل عمومی بلکه در خانه خود نیز همیشه به اقامه عزای امام حسین (ع) میپرداختند.
تأثیر علمای بزرگ در نوشتن و انتشار مقتلها
در کنار برگزاری مراسم عزاداری، بسیاری از علمای بزرگ حوزههای علمیه در تألیف و نگارش مقتلنامههای معتبر پیشتاز بودند. مرحوم شیخ عباس قمی رحمتاللهعلیه یکی از معروفترین علمای مقتلنگار بود که کتاب «نفس المهموم» را در خصوص مصیبت سیدالشهدا علیهالسلام نوشت. همچنین مرحوم سید عبدالرزاق موسوی مقرم و مرحوم شیخ عبدالکریم حائری از دیگر علمای بزرگی هستند که در نوشتن مقتلهای مختلف برای معصومین تلاش کردند.
نقش علما در نشر فرهنگ مرثیهخوانی و مقتلخوانی
علمای بزرگی همچون مرحوم آیتالله بروجردی نیز در نشر فرهنگ مرثیهخوانی فعال بودند. ایشان خود گلی از خاک عزاداران امام حسین (ع) برداشتند و آن را بر چشمان خود گذاشتند تا از درد چشم رهایی یابند. این اقدامات نشاندهنده جایگاه ویژه عزاداری برای امام حسین (ع) در زندگی علمی و روحی علمای برجسته است.
نتیجهگیری: اهمیت عزاداری و مقتلخوانی در زندگی علمی علما
تمام این شواهد نشاندهنده اهمیت والای مرثیهخوانی، مقتلخوانی و اقامه عزای سیدالشهدا علیهالسلام در زندگی علمای بزرگ است. این علما با برگزاری مراسم در خانهها و مجالس عمومی، نوشتن مقتلهای معتبر، و تأکید بر اهمیت این سنتهای مذهبی، نقشی بیبدیل در گسترش فرهنگ عاشورا ایفا کردهاند.
امید است این تلاشهای علمای دینی، به ویژه در یکصد سال اخیر، همچنان ادامه یابد و عزاداری برای سیدالشهدا علیهالسلام در هر زمان و مکانی پررنگتر از قبل برگزار شود.
ویرایش و تنظیم: حمید کرمی